نان را، هوا را، روشنی را، بهار را
ازمن بگیر اما یار دبستانیم را هرگز...
چند سال پیش یه کتاب جالب از جرج اورل خوندم. دیروز با دیدن برنامه "بسیج دانشجویی – تشکل فراگیر" که از شبکه سه به مناسبت روز دانشجو پخش شد! دوباره یاد اون رمان افتادم. داستان کارمندی بود که توی یه حکومت استبدادی زندگی میکرد و کارش تغییر تاریخ بود، به اینصورت که مثلاً اگه دیکتاتور اون حکومت تصمیم میگرفت با کشور همسایه که تا دیروز باهم همپیمان بودن بجنگه، کارمند مذکور و همکاراش وظیفه داشتن که همه کتابا و اسنادی رو که حکایت از دوستی این دوتا کشور داشتن طوری تغییر بدن که انگار این دوتا از بدو تأسیس باهم دشمن بودن، جالب اینجاست که مردم هم باور میکردن!.
همیشه برام سؤال بود که چطور میشه به این راحتی حافظه اکثریت رو تحت تأثیر قرار داد.
اما اون چیزی رو که من در نظر نمیگرفتم حماقت اکثریت بود.
همون چیزی که اکثرحکومتها واسه پابرجا موندنشون بهش نیاز دارن و ازش استفاده میکنن.
همه این مقدمه طولانیرو نوشتم که بگم اگه میخوان روز 16 آذر رو نادیده بگیرن عیبی نداره اما چرا دارن حافظه تاریخی این ملت رو دستکاری میکنن؟ دیروز وقتی طرفای ظهر برنامهای که بالا گفتم رو پخش کردن حسابی شاکی شدم، آخه تو اون برنامه طوری به جنبش دانشجویی پرداخته بودن که انگار جنبش دانشجویی فقط در کنار بسیج معنا پیدا میکنه ولاغیر!!!
اونا یادشون رفته بود از تشکلی که نقش عمدهرو حداقل توی 80% فعالیتهای دانشجویی بعهده داشته و داره حرف بزنن!!! تشکلی که یهخورده (یه چیزی حدود40-30 سال) سابقهاش از بسیج دانشجویی بیشتره! و شهدایی که تقدیم جنبش دانشجویی و آرمانخواهی دانشجو کرده چند برابر بیشتر از خیلی از تشکلهای نوپای وابسته...
آره اونا فراموش کردن از انجمن اسلامی دانشجویان حرف بزنن، تشکلی که گل سرسبد همه کروهها و انجمنهای دانشجویی و غیر دانشجویی بوده ، هست و خواهد بود. اما به خاطر یه آرمان بزرگ که همانا نقد صادقانه حکومت و حمایت از آرمانخواهی دانشجوست، همیشه و در هر حکومتی مورد بیمهری قرار گرفته و ارزشهایش نادیده انگاشته شده.
حکومتهای فرد محور همیشه از کروههای منتقد هراسان بوده و با تأسیس کروههای وابسته و تبلیغات و امکانات وسیع سعی در جایگزینی این گروهها با گروههای منتقد داشته اند. اما آنچه واضح و مبرهن است، انجمن اسلامی که در طول دهههای گذشته بسیاری از ناملایمات را پشت سر گذاشته و درخت اندشههایش با خون بسیری از نخبگان این مملکت آبیاری شده است بسیار پابرجاتر و ریشهدارتر از آن است که به راحتی بشود جایگزینی برای آن پیدا کرد. لذا گروهی قصد دارن با خدشه دار کردن خاطرات جنبش دانشجویی ضربهای هرچند کوچک به آن وارد کنند.
از این قبیل اقدامات میتوان به پخش ترانه معروف "یار دبستانی" (که خاطرات بسیاری را برای دانشجویان زنده میکند) در انواع مراسمات وابسته به حکومت و البته بسیج دانشجویی اشاره کرد. اونا با اینکار نه تنها قصد دارن ارزش این ترانه و به تبع آن انجمن اسلامی را پائین بیاورند، بلکه با دستکاری تاریخ قصد دارند خاطرات اینهمه دانشجو رو به سرقت ببرند.
این درست که یار دبستانی با آرمانهای ما گره خورده و به لجن کشیدن اون قلب مارا اندوهناک میکنه اما این نمیتونه چیزی از ارزش انجمن اسلامی کم کنه، چراکه انجمن اسلامی در قلب جنبش دانشجویی ریشه دوانده و تبدیل به جزئی از اون شده.
در شگفت از این غبار بی سوار
خشمگین ما ناشریفان!!! ماندهایم
آبها از آسیاب افتاده،لیک
باز ما با موج و طوفان ماندهایم
چرا اینهمه تبعیض ؟؟؟